پنجشنبه 01 آذر 1403
EN

آرشیو اخبار

وفات جانسوز کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (س)تسلیت باد.

88
0

بسمه تعالی

حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) 25 سال بعد از تولد امام رضا(علیه السلام) دیده به جهان گشود. در مورد روز تولدشان اختلاف وجود دارد؛ بنا بر نقلى، اوّل ذى القعده سال 173 هجرى، روز ميلاد حضرت فاطمه معصومه‏(عليها السلام) است. پدرش امام موسى بن جعفر(علیهما السلام) و مادرش بانویى پاكیزه به نام «نجمه» بود كه وقتی حضرت رضا(عليه السّلام) را به دنيا آورد امام كاظم(عليه السّلام) او را «طاهره» ناميد، و اسامى ديگرى نيز داشت؛ از جمله: نجمه، اروى، سَكَن، سمانه و تكتم كه آخرين نام او بود. مهمترین لقب فاطمه دختر امام کاظم(علیه السلام) «معصومه» می باشد و از روایتی منتسب به امام رضا(علیه السلام) اخذ شده است که فرمود: «مَنْ زارَ الْمَعْصُومَةَ بِقُمْ كَمَنْ‏ زارَنى‏» ؛ (هركس حضرت معصومه(عليها السلام) را در قم زيارت كند گويا مرا زيارت كرده است).حضرت معصومه(سلام الله علیها) بعد از پدر، در سال ۱۷۹ تحت کفالت برادرش حضرت امام رضا(علیه السلام) قرار گرفت و تا سال ۲۰۰(هـ ق) یعنی ۲۱ سال تمام، در کنار برادر بزرگوارشان به مقامات عالی و کمالات علمی و معنوی و اخلاقی دست یافت؛ برخی از مقامات ایشان عبارت است از:
مقام شفاعت: در مقام و منزلت و جایگاه این بانوى بزرگوار نزد اهل بیت(علیهم السلام) همین بس كه امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «...أَلَا إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِيَةَ أَبْوَابٍ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا إِلَى قُمَّ تُقْبَضُ فِيهَا امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِي اسْمُهَا فَاطِمَةُ بِنْتُ‏ مُوسَى‏ وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِيعَتِي الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ»؛ (آگاه باشید بهشت هشت در دارد كه سه در آن به سوى قم است. بانویى از فرزندان من در آنجا وفات مى كند كه نامش فاطمه دختر موسى است. همه شیعیان ما به شفاعت او وارد بهشت مى شوند).
همچنین مقام معنوی او در مرحله اي است كه در فرازي از زيارتنامه معروفش که توسط امام رضا(علیه السلام) بیان شده است می خوانیم: «يا فاطِمَةُ اشْفَعى‏ لى‏ فىِ الْجَنَّةِ، فَانَّ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ‏ شَاْناً مِنَ‏ الشَّاْنِ»؛ (اى فاطمه مرا در بهشت شفاعت كن چرا كه در پيشگاه خدا داراى‏ جايگاه با عظمت هستى).
مقام علمی و حدیثی: حضرت معصومه(سلام الله علیها) از لحاظ علمی و حدیثی مثل مادرش حضرت زهرا(سلام الله علیها) «عالمه» و «محدثه» بود و همان گونه كه حضرت زهرا(سلام الله عليها) با استدلالهاي متين و استوار، حقانيت ولايت حضرت علي(عليه السلام) را تبيين مي كرد، حضرت معصومه(عليها سلام) نيز چنين بود. رواياتي كه از آن حضرت نقل شده غالباً درباره امامت و ولايت علي(عليه السلام) است كه با اثبات ولايت او ولايت سایر امـامـان معصوم نيز ثابت مي شود. براي نمونه حضرت معصومه با چند واسطه از حضرت زهرا نقل مي كنند كه فرمود: پيامبر در شب معراج به بهشت رفت و بر روي پرده اي در قصر بهشت ديد كه چنين نوشته شده: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ‏ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌ‏ وَلِيُ‏ الْقَوْمِ» ؛ (معبودي جز خداي يكتا و بي همتا نيست محمد رسول خدا و علي ولي و رهبر مردم است) ... و بر روي پرده درگاه قصر ديگري نوشته شده است: «شِيعَةُ عَلِيٍّ هُمُ الْفَائِزُون» ؛ (شيعيان علي رستگارند).‏
همچنین در باب مکانت علمی حضرت معصومه نقل شده است که روزی عده ای از شیعیان وارد مدینه شدند و پرسش هایی داشتند که می خواستند از محضر امام کاظم(علیه السلام) بپرسند و ایشان در سفر بود. از این رو فاطمه معصومه(سلام الله علیها) پاسخ آن پرسش‌ ها را نوشت و به آنان تسلیم نمود. آنان از مدینه خارج شده و در بیرون شهر با امام کاظم(علیه السلام) مصادف شدند. هنگامی که امام پرسش‌های آنان و پاسخ‌های معصومه(سلام الله علیها) را مشاهده کرد، سه بار فرمود: «فِدَاهَا أَبُوهَا»؛ (پدرش به فدایش باد).

مساله ازدواج نکردن حضرت معصومه(سلام الله علیها)
درباره علّت ازدواج نکردن ایشان نظرات مختلفی وجود دارد که اجمالا آنها را بررسی می کنیم:
1. بعضی می گویند که ایشان بنا به دستور پدر بزگوارشان ازدواج نکردند. بنابر آنچه «یعقوبی» نقل می کند، امام موسی بن جعفر(سلام الله علیها) وصیت فرمود که[دخترانشان] ازدواج نکنند.(9) اما برخی این خبر را مجعول دانسته و آن را رد می کنند.(10) ضمن اینکه امام معصوم دستوری برخلاف دستور مؤکد شرع نمی دهد. آنچه در وصیت امام کاظم(علیه السلام) در کتاب شریف اصول کافی آمده، توصیه به تبعیت همه فرزندان از امام رضا(علیه السلام) و سپردن اختیار ازدواج دختران به ایشان است، نه چیز دیگر: «لَا يُزَوِّجُ بَنَاتِي أَحَدٌ مِنْ إِخْوَتِهِنَّ مِنْ أُمَّهَاتِهِنَّ وَ لَا سُلْطَانٌ وَ لَا عَمٌّ إِلَّا بِرَأْيِهِ وَ مَشُورَتِهِ فَإِنْ فَعَلُوا غَيْرَ ذَلِكَ فَقَدْ خَالَفُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ جَاهَدُوهُ فِي مُلْكِهِ وَ هُوَ أَعْرَفُ بِمَنَاكِحِ قَوْمِهِ فَإِنْ أَرَادَ أَنْ يُزَوِّجَ زَوَّجَ وَ إِنْ أَرَادَ أَنْ يَتْرُكَ تَرَك‏...» (11)؛ (هیچ یک از دخترانم را نباید برادران مادری، سلاطین و یا عموهایشان شوهر دهند، مگر با نظر و مشورت رضا(علیه السلام)، اگر بدون اجازه او به چنین کاری اقدام کنند، با خدا و رسول خدا(صلی الله علیه وآله) مخالفت ورزیده اند و در سلطنت خدا منازعه نموده اند؛ زیرا او به مصالح قومش در امر ازدواج آگاه تر است، پس هر کسی را او بخواهد تزویج می کند و هر کسی را او نخواهد تزویج نمی کند).
2. قول دیگری نیز وجود دارد که می گوید: «دلیل عدم ازدواج حضرت معصومه(سلام الله علیها) عدم وجود هم شأنی برای ایشان می باشد»؛ چنانکه در مورد حضرت زهرا(سلام الله علیها) نیز نقل شده است که اگر امام علی(علیه السلام) نبود هم کفوی برای ایشان پیدا نمی شد.
این نظر نمی تواند درست باشد؛ چرا که بر خلاف توصیه موکّد اهل بیت به ازدواج است و در ازدواج مورد نظر آنها «مؤمن هم کفو مؤمنه است». از طرفی مقام حضرت زهراء(سلام الله علیها) با همه زنان عالم فرق می کند.
3. اما «نظر دقیقتر» درباره عدم ازدواج حضرت معصومه(سلام الله علیها) این است که از آنجا که در دوران هارون الرشید و مأمون، شیعیان و علویان و به ویژه امام کاظم(علیه السلام) مورد سخت ترین فشارها و آزارها بودند و ارتباطات اجتماعی آنان به شدت محدود بود، کسی جرات نزدیک شدن به خاندان اهل بیت(علیهم السلام) را پیدا نمی کرد؛ چه رسد به آنکه با آنان پیوند نیز برقرار سازد. وصیت امام کاظم(علیه السلام) نیز بخاطر لحاظ همین شرایط بوده است. اینکه برخی از خواهران حضرت معصومه نیز موفق به ازدواج نشدند این مسأله را تایید می کند.(12)
نکته دیگر در این باره، عدم توجّه دقیق منابع تاریخی به ازدواج دختران اهل بیت است؛ علاوه بر حضرت معصومه درباره ازدواج سایر دختران اهل بیت نیز خبر قطعی وجود ندارد و درباره ازدواج بسیاری از آنها شاهد اخبار مختلف و ضد و نقیضی هستیم. در مورد حضرت معصومه نیز خبری مبنی بر ازدواج ایشان نقل نشده است؛ اما این بدان معنی نیست که بتوان حکم قطعی درباره عدم ازدواج ایشان و برخی خواهران ایشان داشت، بلکه ممکن است ازدواج کرده باشند اما بخاطر فشارها و سخت گیری هایی که با این خانواده صورت می پذیرفت علنی نشده باشد. اما برفرضی که ازدواج نکرده باشند، باز هم قطعا به معنی بی توجهی و عدم رغبت به ازدواج نبوده، بلکه همین جو خفقان حاکم علیه این خانواده مانع این امر شده است.
سفر حضرت معصومه(سلام الله علیها) به ایران
حضرت معصومه(عليها السلام) در سال 201 هجرى قمرى به قصد ديدار برادر از مدينه به سوى خراسان حركت كرد.
درباره علت سفر ایشان به ایران برخی معتقدند امام رضا(علیه السلام) بعد از استقرار در ایران نامه ای خطاب به خواهر گرامی اش حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) مرقوم فرمود و به غلامش دستور داد که در هیچ منزلی توقف نکند تا در اندک زمان ممکن آن نوشته را به مدینه برساند. غلام خود را به مدینه منوره رسانید و نامه امام هشتم را به خدمت حضرت معصومه(سلام الله علیها) تسلیم نمود و آن حضرت به مجرد رسیدن نامه برادرش خود را آماده سفر نمود. اما این روایت در کتابهای دست اول و قدیمی ذکر نشده است.
طبق نقل دیگر حضرت معصومه(سلام الله علیها) که از کودکی همراه امام رضا(علیه السلام) بودند و علاقه بسیاری به ایشان داشتند و علوم و معارف زیادی نیز از ایشان کسب نمودند، بعد از سفر اجباری امام رضا(علیه السلام) به ایران حضرت معصومه نیز طاقت دوری از برادر و امام زمان خود را نداشت و به همراه گروهی از اطرافیان خود از مدینه به سمت ایران حرکت کرد، اما هنگامى كه به ساوه رسيد بيمار و بسترى شد. آن حضرت كه از وجود قم و سكونت شيعيان در آن اطلاع داشت به خادم مخصوصش فرمود: «مرا به قم ببريد». ایشان پس از عزیمت به قم مدتی در آنجا بودند سپس از دنیا رفتند.

علت رحلت یا شهادت حضرت معصومه(سلام الله علیها)
بعضی علت بیماری آن حضرت را چنین نوشته اند: مردم ساوه در آن عصر از دشمنان سرسخت خاندان نبوت بودند، از این رو وقتی كه موكب حضرت معصومه و همراهانش به ساوه رسید، به آن حمله كردند و جنگ سختی درگرفت، برادران و برادرزادگان حضرت معصومه دراین جنگ به شهادت رسیدند، حضرت معصومه همچون عمه اش زینب(سلام الله علیها) وقتی كه بدن های پاره پاره آنها را كه 23 تن بودند دید، به شدت غمگین گشته و بر اثر آن بیمار شد و سپس روانه قم گردید، و در قم بیماری او ادامه یافت و پس از 16 یا 17 روز رحلت كرد. در روایت دیگری نیز آمده است که حضرت معصومه را مسموم کرده اند.
درباره عکس العمل امام رضا(علیه السلام) -در صورت صحت این اتفاقات- در منابع تاریخی اشاره دقیقی وجود ندارد. امّا بدیهی است که مأمون هرگز طوری عمل نمی کرد که حمله به این کاروان به او نسبت داده شود؛ زیرا او امام رضا(علیه السلام) را به ایران آورد و به ظاهر ولیعهد خود قرار داد تا بگوید من به ایشان علاقه دارم و بدین وسیله خشم دوستداران اهل بیت را فرو نشاند. در چنین شرایطی ماهیت حمله کنندگان هرگز مشخص نمی شود تا بخواهد عکس العملی از سوی امام رضا(علیه السلام) و یا شیعیان انجام پذیرد. برای هر نوع واکنشی حجّت ظاهری لازم بود که وجود نداشت. تنها کاری که شیعیان انجام دادند این بود که حضرت معصومه(سلام الله علیها) را به قم که محل زندگی دوست داران اهل بیت(علیهم السلام) بود منتقل کنند.
برخی نیز علت بیماری ایشان را خبر شهادت امام رضا(علیه السلام) ذکر کرده اند، ولى اين مطلب خلاف تحقيق است؛ چرا که روايت سعد بن ‏سعد از حضرت رضا(عليه‏ السّلام) بر اين مطلب دلالت دارد كه حضرت معصومه(سلام‏ اللَّه ‏عليها) پيش از حضرت رضا(عليه ‏السّلام) از دنيا رفته اند، زيرا در آن روايت، سعد مى‏ گويد: «من از امام رضا(عليه‏ السّلام) راجع به زيارت فاطمه(سلام اللَّه ‏عليها) دختر موسى بن جعفر پرسش كردم...». اين سؤال حاكى از آن است كه در زمان پرسش، حضرت معصومه از دنيا رفته بودند و مرقد و مضجع وى معلوم بوده است.
علاوه بر اين تاريخ شهادت حضرت رضا(عليه‏السّلام) مضبوط و در دست است و آن بر حسب نقل مورّخان، آخر ماه صفر سال 203 هجرى قمرى است و سال مسافرت آن بزرگوار به توس سال 200 از هجرت بوده است و حضرت معصومه(سلام‏ اللَّه ‏عليها) در پى مسافرت برادرشان و به تصريح بعضى از اهل تاريخ در سال 201 هجرى به عزم ديدار وى حركت كرده اند. بنابراين وفات آن مخدّره حدود دو سال قبل از شهادت حضرت رضا(عليه السّلام) واقع شده است.
در هر صورت حضرت معصومه(عليها السلام) پس از بیماری تصمیم گرفتند به قم که محل سکونت دوست داران اهل بیت بود بیایند، از سوى ديگر وقتى مردم قم خبر ورود آن حضرت به ساوه را شنيدند تصميم گرفتند آن حضرت را به شهر خود دعوت كنند، بدين جهت پسران و نوادگان سعد اشعرى به محضر آن حضرت رسيده و ايشان را به قم آورده و در كمال احترام از وى پذيرايى نمودند. هر چند آن حضرت متأسّفانه پس از مدّت كوتاهى بدرود حيات گفتند.
روز رحلت‏ حضرت فاطمه معصومه(عليها السلام) مطابق روایتی روز دهم ربیع الثانی سال 201 است. و مطابق نقل ديگر، روز دوازدهم، روز وفات آن حضرت است، لذا مناسب است مؤمنين اين سه روز( دهم تا دوازدهم) را به ياد آن حضرت، گرامى بدارند.

مراسم دفن 

بعد از وفات شفيعه روز جزا ، آن حضرت را غسل داده و كفن نمودند ، سپس به سوي قبرستان " بابلان" تشييع كردند ولي به هنگام دفن آن بزرگوار " به خاطر نبودن محرم " آل سعد" دچار مشكل شدند و سرانجام تصميم گرفتند كه پيرمردي به نام" قادر" اين كار را انجام دهد. ولي قادر و حتّي بزرگان و صلحا ، شيعه قم هم ، لايق نبودند عهده دار اين امر مهم شوند ؛‌چرا كه معصومه اهل بيت را بايد امام معصوم به خاك سپارد. مردم منتظر آمدن " آن پيرمرد صالح " بودند ، كه ناگهان دو سواره را ديدند كه از جانب ريگزار به سوي آنان مي آيند و قتي نزديك جنازه رسيدند ، پياده شده و بر جنازه نماز خواندند و جسم پاك ريحانه رسول خدا را در داخل سردابي " كه از قبل آماده شده بود " دفن كردند و بدون اينكه با كسي تكلّمي نمايند ، سوار شده و رفتند ، و كسي هم آنها را نشناخت .
 به قول يكي از بزرگان هيچ بعيد نيست كه اين دو بزرگوار ، امامان معصومي باشند كه براي اين امر مهم ّ به قم آمدند. پس از پايان رسيدن مراسم دفن ، موسي بن الخزرج سايباني از حصير و بوريا بر قبر شريف آن بزرگوار برافراشت و اين سايبان برقرار بود تا زماني كه حضرت زينب دختر امام جواد (ع) وارد قم شد و قبّه اي آجري بر آن مرقد مطهّر بنا كرد. و بدين سان تربت پاك آن بانوي بزرگ اسلام قبله گاه قلوب ارادتمندان به اهلبيت (ع) و دارالشّفاي دلسوختگان عا شق ولايت و امامت شد.

فضیلت زیارت حضرت معصومه(سلام الله علیها)
روایات زیادی درمورد اهمیت زیارت حضرت معصومه(سلام الله علیها) وجود دارد که به دو مورد از آنها اشاره می کنیم:
1. سعد بن سعد مى گويد: در مورد زيارت حرم فاطمه دختر امام موسى كاظم(عليه السلام) از امام رضا(عليه السلام) سؤال كردم. حضرت فرمود: «مَنْ زارَها فَلَهُ الْجَنَّةُ» (25)؛ (كسى كه آن حضرت را زيارت كند پاداشش بهشت است).
2. نويسنده كتاب كامل الزيارت به نقل از پدر و برادر بزرگوارش مطابق روايتى از امام جواد(عليه السلام) چنين نقل مى كند: «مَنْ زارَ عَمَّتى‏ بِقُمْ فَلَهُ الْجَنَّةُ» ؛ (هركس [مرقد] عمّه ام [حضرت فاطمه معصومه(عليها السلام)] را در قم زيارت كند، بهشت از آن اوست).
‏همچنین در روایتی که در ابتدای بحث نیز به آن اشاره شد، امام رضا(علیه السلام) زیارت حضرت معصومه(سلام الله علیها) را مانند زیارت خود دانسته است، و از آنجا که زیارت امام رضا(علیه السلام) از جایگاه بسیار بالایی برخوردار است این روایت نشانه اهمیت بالای زیارت حضرت معصومه(سلام الله علیها) می باشد.

تاثیر مزار حضرت معصومه در شکل گیری حوزه علمیه قم و نشر معارف اهل بیت
ورود حضرت معصومه به قم باعث برکات فراوانی گردید و به یمن وجود بارگاه ایشان در قم، امروزه قم از بزرگ ترین مراکز علمی و با شکوه ترین حوزه های علمیه جهان می باشد. اهمیت زیارت ایشان، علما و دانشمندان فراوانى را به سوى این شهر جذب و بركات فراوانى را نصيب قم كرد، كه مهم ترين آنها گسترش مراكز علمى بود و نقش بسزايى در تحكيم و گسترش حوزه علميّه و رفت‏ و آمد و ارتباط علما و راويان و شاگردان برجسته امامان عليهم السلام داشت. ورود ايشان به قم، و مرقد مطهر او، و سپس ورود امامزادگان و راويان احاديث و دانشمندان كوفه و ديگر شهرها به قم، موجب تحوّلات تازه و مؤثّرى در استحكام و گسترش تشيّع گرديد.
[در حال حاضر] حرم مطهر آن بانوى سرفراز كانون علم و عمل و مركز نور و هدايت به صور گوناگون است: تدريس، تدرّس، مباحثه، مناجات، دعا، اذان، نماز جماعت، اقامه عزا و سوگوارى عزيزان خدا، مراسم جشن و سرور در اعياد مذهبى، سخنرانى ‏هاى سودمند مذهبى، ارشاد، وعظ و خطابه، قرائت قرآن كريم، ذكر مصيبت امام حسين(عليه‏ السّلام)، مديحه و مرثيه سرائى خاندان عصمت، نشر معارف اهل بيت، آشنايى ملل مسمان جهان با يكديگر و ده‏ ها عناوين افتخارآميز ديگر از فيوضات اين كانون فيض لاينقطع و گسترده الهى است.

نظر دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.